تقدیم به تنها دوستم که برام خیلی عزیزه میدونه که خیلی دوستش دارم s
نوشته شده توسط : بهزاد نظري

در گریز ناگزیر لحظه ها ، طاقتم از دوریت فرسوده شد / قلب من در این کبود تلخ و سرد از فراقت بارها پژمرده شد .

 

آسمان رنگ شب یلدا گرفت / یاد تو آمد به قلبم جا گرفت / تا سحر غم با دلم هم خانه بود / از فراق تو دلم دیوانه بود / یاد تو چندیست مهمانم شده / خاطراتت آفت جانم شده / هرچه میگویم سخن از یاد توست / در سکوت من فقط فریاد توست .

 

نمیدانم چرا بیمارم امشب / سکوتی خفته در گفتارم امشب

غم اشک دلم آهسته میگفت / پریشان از فراق یارم امشب . . .

نیم نگاهت را به تمام دنیا نخواهم فروخت ، بی آنکه ذره ای به یادم باشی .

از پرچین امیدهایت چتری برایم بفرست ، من خیس دلتنگی هایت شده ام .

 

هرچه زدم بی تو دلم وا نشد / جز تو کسی باب دل ما نشد / هرچه پرستو شدم و پر زدم / همنفسی مثل تو پیدا نشد .       دوست دارم s

خدایا در فراغ دوست بگیر از من دنیا را / اگر بی عشق او باشم نبینم صبح فردا را .

 

اگر از خدمتت دورم ز دل شرمندگی دارم / ولیکن از صمیم قلب تو را من دوست دارم .

 

 





:: برچسب‌ها: عشق -دوست داشتن ,
:: بازدید از این مطلب : 429
|
امتیاز مطلب : 40
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : دو شنبه 25 بهمن 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: